ماجرای پرنده‌ای که دیده‌بان زخمی را به خاکریز خودی‌ها رساند

دو روز در منطقه سرگردان بودم. از شدت تب می‌لرزیدم. دیگر داشتم به مرگ فکر می‌کردم، در همین حال از خدا خواستم راه را به من نشان دهد.

به گزارش بسیج پرس، سرهنگ «خسرو جهانی» فرمانده پدافند هوایی سایت خیبر گفت:امام خمینی(ره) با هدایت مردم قبل از انقلاب اقتدار و در 8 سال جنگ تحمیلی خود کفایی را به ملت شریف ایران آموختند و به دشمنان اثبات کردند که این کشور هرگز زیر سلطه استکبار و سلطه گر نخواهد رفت.

وی می‌افزاید: در یکی از عملیات‌ها یکی از رزمنده‌های دیده‌بانی ناپدید شد و تا سه روز از او خبری نداشتیم. هرچه گشتیم پیدایش نکردیم. نگرانش بودیم، نمی‌دانستیم اسیر شده یا زخمی و یا اینکه به شهادت رسیده.

بعد از سه روز دیدیم یک نفر کشان کشان خودش را با زور به خاکریزی که ما در پشت آن سنگر گرفته بودیم، می‌رساند. او همان رزمنده‌ ناپدید شده بود. به سرعت به سمتش رفتیم. وقتی به هم رسیدیم او بی هوش شد.

سرهنگ جهانی در ادامه می‌گوید: او را به یکی از گروه‌های امداد و نجات رساندیم. بعد از چند ساعتی به هوش آمد. پرسیدیم: این چند روز کجا بودی؟ با بی حالی گفت: به دیده‌بانی که رفتم زخمی شدم و نتوانستم برگردم. همان وقت عراقی‌ها آمده بودند گشت. به زور خودم را مخفی کردم تا پیدایم نکنند. وقتی مطمئن شدم که رفته‌اند، تلاش کردم برگردم اما راه را گم کرده بودم و نمی‌دانستم کجا هستم. منطقه برایم نا آشنا بود. درد زخمم و گرسنگی هم فشار می‌آوردند.

سرهنگ جهانی به نقل از آن دیده‌بان می‌گوید: دو روز در منطقه سرگردان بودم. از شدت تب می‌لرزیدم. دیگر داشتم به مرگ فکر می‌کردم، در همین حال از خدا خواستم راه را به من نشان دهد. ناگهان پرنده‌ای را دیدم که آرام آرام کنارم راه می‌رود و پرواز می‌‌کند. دنبال پرنده آمدم و به خاکریز بچه‌های خودی رسیدم.

سرهنگ جهانی در پایان می‌گوید: در دفاع مقدس از این معجزات زیاد دیدیم و ایمان داشتیم که خدا ما را تنها نمی‌گذارد، ما در هشت سال جنگ درس‌هایی آموختیم که در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌شود.